پدیده‌ی آدم‌ربایی و گروگان‌گیری از دیرزمان شهرت یافته است، اما در این برهه‌ی اخیر به صورت شگفت‌انگیزی شایع و رایج گشته است، و چه بسا یکی از اسباب آن همان ستم بزرگی باشد که از جانب دولتهای قدرتمند به ملتهای ضعیف روا داشته می‌شود و آنها هم توان مقابله کردن در برابر تجاوزاتشان را ندارند و در نتیجه به این پدیده روی می‌آورند؛ و به خاطر اینکه بعضی از مسلمانان نیز به این کار روی می‌آورند و به آن توسعه می‌بخشند و از حدود شرعی بیرون می‌روند بنابر آن بر آن شدیم که به وسیله‌ی این فتوا حکم شریعت را نسبت به آن بیان داریم، و آن را در نکات زیر خلاصه می‌کنیم:

نخست: آدم‌ربایی عبارت است از اعتدا و تجاوز بر دیگری، خواه‌ شخص ربوده شده مسلمان یا غیر مسلمان باشد و آدم‌ربایی نوعی از انواع همان بغی است که خداوند از آن نهی فرموده و آن را حرام گردانده است، آنجا که می‌فرماید:
إِنَّ اللّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَینْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْی یعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿ نحل / 90﴾
( در حقیقت‏خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز مى‏دارد به شما اندرز مى‏دهد باشد که پند گیرید )
و مشخص است که امر به دادگری و نیکوکاری و ... تنها در حق مسلمانان خلاصه نمی‌شود، پس نهی از بغی نیز عام است و برای تمامی آفریده‌ها می‌باشد، و هر گاه که به انسان ظلم و ستمی روا داشته می‌شود به طور طبیعی و فطری خواستار رد آن تجاوز و عدوان است، اما خداوند تنها رد عدوان به مثل را اجازه داده است (فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ ﴿بقره /194﴾
(پس هر کس بر شما تعدى کرد همان گونه که بر شما تعدى کرده بر او تعدى کنید و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است )
وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یحِبِّ الْمُعْتَدِینَ ﴿بقره /190﴾
( و در راه خدا با کسانى که با شما مى‏جنگند بجنگید ولى از اندازه درنگذرید، زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمى‏دارد ) و خداوند مؤکداً اعلام می‌دارد که تنها اختلاف دینی حتی اگر به مرحله‌ی مبارزه هم منجر شود موجب تجویز اعتداء بر دیگران نمی‌شود . خداوند می‌فرماید:
( وَلاَ یجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ (مائده/ 2) و البته نباید کینه‏توزى گروهى که شما را از مسجد الحرام باز داشتند شما را به تعدى وادارد )
دوم: آدم‌ربایی یکی از کارهای جنگی به حساب می‌آید، پس به طور استثنا تنها در حال جنگ جایز است، و در غیر جنگ به هیچ وجهی جایز نیست.
1- امام طبری در تفسیر خود ( 26/ 59) از مجاهد روایت می‌کند که گفته: پیامبر (ص) در حالی که برای عمره احرام بسته بود؛ به طرف مکه حرکت نمود، اصحاب در حین غفلت گروهی از اهل حرم را دستگیر کردند، ولی پیامبر (ص) آنها را آزاد کرد، زیرا پیامبر (ص) احرام کنان بیرون رفته بود و خود را به عنوان جنگجو قلم داد نمی‌کرد.
2- همچنانکه پیامبر (ص) ربودن چهار نفر از مشرکان را ف به‌ وسیله‌ی سلمه بن اکوع بعد از صلح حدیبیه که گمان می‌برد مشرکان پیمان را نقض کرده‌اند تأیید نکرد و فرمود: آنها را آزاد کن و بگذار که مشرکان نقض پیمان را شروع کنند.
شروع به فسق و فجور و فساد از اخلاق مشرکان است و ربطی به اخلاق مسلمان ندارد، و اگر به مسلمان اجازه داده شده که فجور را به مثل خود پاسخ دهد؛ تنها به خاطر علاقه‌ی به انتقام نیست بلکه این کاری است برای اینکه مانع از تکرار فجور شود و آن را از میدان علاقه و ارتباطات انسانی ریشه‌کن کند، و قرآن کریم ما را به بهترین وسیله‌ برای منع تکرار فجور راهنمایی کرده است و بیان داشته که عفو و چشم‌پوشی تنها چیزی است که از تکرار کارهای زشت جلوگیری می‌کند.
وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَکَ وَبَینَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ ﴿ فصلت / 34﴾ و نیکى با بدى یکسان نیست [بدى را] آنچه خود بهتر است دفع کن آنگاه کسى که میان تو و میان او دشمنى است گویى دوستى یکدل مى‏گردد.
ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ السَّیئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یصِفُونَ ﴿ مؤمنون / 96﴾ بدى را به شیوه‏اى نیکو دفع کن ما به آنچه وصف مى‏کنند داناتریم.
و خداوند مؤمنان را این گونه توصیف نموده که : وَ یدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ ( قصص / 54 ) و بدى را با نیکى دفع مى‏نمایند.
بنابر این می‌گوییم : ربودن هیچ کسی به غیر از حالت جنگ جایز نیست، و با آن شخص هم همانند اسیر جنگی رفتار می‌شود که عاقبت باید آزاد گردد (فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاء ( محمد / 4 ) سپس یا [بر آنان] منت نهید [و آزادشان کنید] و یا فدیه [و عوض از ایشان بگیرید] ) و ربودن اشخاصی که با ما نمی‌جنگند و با ما مهربانی می‌روزند همانند روزنامه‌نگاران فرانسوی به طریق اولی جایز نیست، و ما تمامی آن واقعه‌ها را محکوم می‌کنیم که در آن افراد بی‌ارتباط با اشغالگران ربوده شده‌اند و خواستار آزاد کردن سریع آنها هستیم.
سوم: در حالت جنگ، ربودن افراد بی‌گناه و یا شهروندانی که جایز نیست اعمال جنگی را علیه آنها توجیه کرد، به هیچ وجه جایز نیست.
شهروندان از نظر اسلام عبارتند از : کسانی که جنگ نمی‌کنند. امثال: زنان، کودکان، افراد سالخورده‌ای که توانایی جنگ را ندارند و راهبان.
و پیامبر (ص) از قتل زن و بچه نهی فرمود و اعلام داشت که ( هیچ کودکی را به قتل نرسانید ( رواه ابوداود ) و به خالد بن ولید دستور داد و گفت: « کودک و کارگر را به قتل نرسانید » [ صحیح سنن ابن ماجه ] کلمه‌ی کارگر شامل کلیه‌ی کسانی می‌شود که کارهای خدماتی انجام می‌دهند و ربطی به جنگ ندارند، همانند کارگران در کارخانجات، پزشکان و پرستاران در بیمارستان و امثال آنها. همچنانکه پیامبر (ص) از کشتن افراد پیر و سالخورده [ سنن ابوداود ) و کشتن راهب و سرپرست دیرهایی که – به گمان خود - خود را وقف خداوند کرده‌اند نهی فرمود [ المدونة لمالک ] و [ جامع الاصول ] و [ مصنف ابن ابی شیبة ] و از ابوبکر نیز به اثبات رسیده که از قتل راهب نهی فرموده است.
و جابر بن عبدالله در مصنف ابن ابی شیبة ذکر کرده که آنها « افراد بازرگانِ مشرک را به قتل نمی‌رساندند.» و جمهور فقهای حنفیه، مالکیه و حنبلیه انواع دیگری از غیر جنگجویان امثال افراد زمین‌گیر، کور، دیوانه و راهبانی که در خانه و یا کلیسا نشسته‌اند و در را بر خود قفل کرده‌اند [ بدائع الصنائع للکاسانی ] [ المغنی ابن قدامة ] و کارگران، کشاورزان و ارباب کارخانجات [ حاشیة الدسوقی علی الشرح الکبیر ] بر این نصوص قیاس نموده‌اند.
و امام شوکانی قاعده‌ی واضح و روشنی برای قیاس بر نصوص در این مسأله پایه‌گذاری نموده است و آن هم عبارت است از : کشتن کسانی جایز نیست که سودی به دشمنان نمی‌رسانند و برای مؤمنان نیز مضر نیستند .[ نیل الاوطار للشوکانی ]
و در اینجا لازم است که این نکته را یادآور شویم که خیانت یهود بنی‌قریظه در روز احزاب با آن عهد و پیمانی که با مسلمانان بسته بودند – هر چند کار آنها بسیار وحشیگرانه بود – اما مسلمانان را وادار به کشتن زنان و کودکان آنها نکرد و همچنین آنها را بر آن نداشت که زنان و کودکانشان را مورد اذیت و آزار قرار بدهند.
چهارم: هنگامی که در میانه‌ی جنگ کسانی ربوده شدند، آنها اسیر محسوب می‌شوند، و واجب است طبق احکام شرعی مربوط به اسرا با آنها تعامل شود و آن را در نکات زیر خلاصه می‌کنیم :
أ – واجب است که اسیر به ولی‌امر مسلمانان داده شود تا حکم نهایی را در مورد او صادر نماید و اسیر کننده حق هیچ گونه تصرفی در آن را ندارد.
ب- مهربانی با اسرا و نیکو رفتاری با آنها و در دسترس قرار دادن نوشیدنی، خوراک و لباس و همچنین شکنجه‌ ننمودن آنها جزو واجبات شرعی است (وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿ انسان / 8﴾ و به [پاس] دوستى [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مى‏دادند ) و پیامبر (ص) فرمود: به شما سفارش می‌کنم که با اسیران نیکو رفتار باشید [ رواه الطبرانی و اسناده حسن ] و روایت شده که پیامبر (ص) فرموده است : « با اسیرانتان نیکو رفتار باشید و خوردن و نوشیدن را در دسترس آنها قرار دهید » [ امتاع الاسماع للمقریزی ] و می‌فرمود: « گرمای این روز و گرمای سلاح را بر اسیرهایتان جمع نکنید » [ فتح الباری ] و پیامبر (ص) در روز بدر به اصحابش دستور داد که از اسیرهایشان احترام بگذارند « پس آصحاب در صبحانه و ناهار آنها را بر خود مقدم می‌داشتند » [ تفسیر ابن کثیر ]
ج – سرنوشت اسرا در اسلام این است که آزاد شوند، یا اینکه بدون در نظر گرفتن مقابل بر آنها منت گذارند و آزادشان گردانند و یا اینکه آنها را در مقابل فدیه‌ای که به مسلمانان می‌دهند آزاد کنند؛ و احتمالا برای فدیه پولی در نظر گرفته شود و یا اینکه در مقابل اسرای مسلمان و یا خدمت‌رسانیی که به مسلمانان عرضه‌ می کنند، آزاد شوند. همچنانکه پیامبر (ص) بعضی از اسرای بدر را در مقابل سوادآموزی به گروهی از مسلمانان آزاد کرد ] زاد المعاد لابن القیم الجوزی ] زیرا خداوند می‌فرماید:
( فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ﴿ محمد /4﴾ پس چون با کسانى که کفر ورزیده‏اند برخورد کنید گردنها[یشان] را بزنید تا چون آنان را [در کشتار] از پاى درآوردید پس [اسیران را] استوار در بند کشید سپس یا [بر آنان] منت نهید [و آزادشان کنید] و یا فدیه [و عوض از ایشان بگیرید] تا در جنگ اسلحه بر زمین گذاشته شود ) و پیامبر (ص) تا روز وفاتش به این آیه عمل نمود.
و بسیاری از دانشمندان اعلام کرده‌اند که به هیچ وجه کشتن اسیر جایز نیست. ابن رشد در کتاب ( بدایة المجتهد ) می‌گوید: « و دسته‌ای گفته‌اند: قتل اسیر جایز نیست. و حسن بن محمد تمیمی اجماع اصحاب را برای عدم جواز قتل اسیر حکایت کرده است » و ابن کثیر در تفسیر خود گفته است: « و بعضی از آنها گفته‌اند : امام مخیر است که اسیر را در مقابل فدیه آزاد کند و یا اینکه بر او منت نهد و بدون در نظر گرفتن فدیه او را آزاد نماید و قتل او هرگز جایز نیست » . و آلوسی می‌گوید : « و ظاهر آیه بیانگر این است که، قتل اسیر جنگی ممنوع است. و حسن نیز همین رأی را اعلام داشته است.
پنجم: بازداشت شهروند بی‌دفاع از دشمن همانند گروگان و تهدید آنها به قتل به سبب عملی که غیر او مرتکب شده است و آنها در برابر آن مسئول نیستند و توانایی منع آن را ندارند به هیچ وجه جایز نیست - همانند همان بازداشت بچه‌ای مدرسه‌ی بیسلان در اوسیتیای شمالی - آن هم به خاطر دو سبب اساسی :
نخست: یکی از مهمترین قواعد عدل در میان مردم این است که در برابر اعمال دیگری هیچ کس بازخواست نشود ، و به خاطر اینکه دیگری مرتکب جرمی شده او مورد محاسبه قرار نگیرد. قرآن در آیات بسیاری این قاعده‌ی شرعی را تأکید فرموده است. خداوند متعال می‌فرماید : ( وَلاَ تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿انعام /164﴾ و هیچ کس جز بر زیان خود [گناهى] انجام نمى‏دهد و هیچ باربردارى بار [گناه] دیگرى را برنمى‏دارد ) (وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿اسراء /15﴾ هیچ بردارنده‏اى بار گناه دیگرى را بر نمى‏دارد ) (مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَیهَا ﴿ فصلت /46﴾ هر که کار شایسته کند به سود خود اوست و هر که بدى کند به زیان خود اوست ) (مَن یعْمَلْ سُوءًا یجْزَ بِهِ ﴿ نساء /123﴾ هر کس بدى کند در برابر آن کیفر مى‏بیند ).
و فرموده‌های پیامبر (ص) نیز در بسیاری از احادیث مؤید این قاعده است از جمله : « جنایتکار تنها بر خود ستم روا داشته است » [ رواه ابن ماجة ] و می‌فرماید « هیچ کس بر دیگری جنایت نمی‌کند » [ رواه النسائی و ابن ماجة ] و بعضی از احادیث به ممنوعیت قتل هم‌پیمانان غیر مسلمان تصریح نموده است همانند قول پیامبر (ص) که می‌فرماید : « هر کس یک نفر از هم‌پیمانان را به قتل برساند خداوند او را از بوی بهشت محروم می‌گرداند » [ رواه النسائی ]
دوم : بعضی اوقات در حالت جنگ به سبب تاکتیکهای جنگی شهروندان در معرض قتل قرار می‌گیرند، همانند اینکه اگر یکی از اردوگاههای دشمن مورد حمله قرار گیرد و به اطرافیان اردوگاه صدمه وارد شود و فقهیان این کار را جایز دانسته‌اند اما به شرط اینکه عمدی نباشد، زیرا قتل شهروند به صورت عمدی جایز نیست، پس اگر قتل عمدی شهروند بی‌دفاع [از طرف] دشمن در حالت جنگ غیر جایز باشد چگونه جایز است که آنها را بعد از اسیر کردن به قتل رسانید؟
و انجام دادن کارهایی که حتی نیروهای اشغالگر نیز آن را انجام نمی‌دهند - که در به قتل رساندن هزارها شهروند عراقی از زنان، کودکان و سالخوردگان خود را به نمایش می‌گذارد - هرگز جزو اخلاق مسلمانان نیست.
و التزام به این احکام شرعی که آن را به طور خلاصه بیان کردیم بر تمام مسلمانان واجب است.
و خدا بهتر می‌داند